ما رسیدیم بعد شش هفت سال


+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم آبان 1392ساعت 21:8 توسط رحمان یعقوبی | نظر بدهید

طاقت ندارم بیش از این
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم آبان 1392ساعت 18:16 توسط رحمان یعقوبی | یک نظر

خدایا :

یک مرگ بدهکارم....

و هزار آرزو طلبکار......

خسته ام!!!!

یا طلبم را بده ....،،،

یا طلبت را بگیر...!

+ نوشته شده در سه شنبه چهارم تیر 1392ساعت 15:59 توسط رحمان یعقوبی | یک نظر

چرا هر لحظه می خواهی، مرا دیوانه تر لیلی

دل ویرانه ی من را، از این ویرانه تر لیلی

به چشمان تو دل دادم شدم بیگانه با مردم

تو هم که می شوی هردم به من بیگانه تر لیلی

چه حاصل کردم از عشقت که گفتی دست بردارم

به جر یک سینه اه و غم به جز چشمان تر لیلی

شاعر خودم
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم خرداد 1392ساعت 16:59 توسط رحمان یعقوبی | 3 نظر

همیشه زنده بودن زندگی نیست


+ نوشته شده در یکشنبه دوازدهم خرداد 1392ساعت 20:40 توسط رحمان یعقوبی | یک نظر

از خاطرم نمی ری
+ نوشته شده در دوشنبه سی ام اردیبهشت 1392ساعت 20:53 توسط رحمان یعقوبی | نظر بدهید

تحویل نگرفتم سالی که بی


تو تحویل شد......

+ نوشته شده در شنبه سوم فروردین 1392ساعت 0:36 توسط رحمان یعقوبی | نظر بدهید

اِنـصـــآفــــ نـيـستــــــ

کــه دُنـيــآ آنـقـَـدر کـوچَـکـــــ بـآشـَــد

کــه آدَمـ هــآي تـکـرآري رآ روزي صـَـد بــآر بــِبـيـنــي

و آنـقـَـدر بـُزرگــــــ بــآشَــد

کــه نـَتـَـوآنـي آن کَـسـي رآ کـه دلـَتـــــ مـيـخواهــَـد،

حـَـتــي يـِکــــ بــآر بـبــيـنــــي
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/08/23 - 21:10